سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخ انتشار : یکشنبه، 29 تیر 1393 | دسته بندی : پیشنهاد سردبیر | 238

داستان کامل تکان دهنده یک زن در عمق چاه +برنامه ماه عسل

 

 

داستان کامل تکان دهنده یک زن در عمق چاه +برنامه ماه عسل

شب گذشته در بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان، ویژه برنامه “ماه عسل” در شب‌های قدر دریچه دیگری از قصه‌های خود را به روی مخاطبان گشود.

علیخانی پس از سلام به روی ماه هموطنان گرانقدر و دوست داشتنی خود و همچنین ضمن عرض تسلیت ایام شهادت امیرالمومنین(ع) به مخاطبان “ماه عسل” گفت:‌ برای امروز خیلی تلاش کردیم و احساس می‌کنم روز متفاوتی برای ماه عسل 93 خواهد بود.  چرا که نقل قصه‌ای بسیار متفاوت و غیر قابل تصور را خواهیم داشت.

پس از پخش تیتراژ با صدای مهدی یراحی، علیخانی در خصوص معرفی قصه‌ی امروز برنامه ماه عسل گفت: شاید خیلی از افراد از این گونه قصه‌ها به عنوان افسانه یاد کنند، ولی وجود دارد.

مهمان برنامه که یک خانم بود اینگونه به شرح قصه‌ی افسانه‌ای و پر ماجرای خود پرداخت: متولد تهران هستم و پدر و مادرم فرهنگی هستند، بعد از مدتی پدرم تصمیم گرفت برای زندگی به سمنان برویم. بنابراین حدود 18 سال است که در سمنان زندگی می‌کنیم.

من فرزند اول خانواده هستم و یک خواهر و برادر کوچکتر از خودم دارم. به دلیل علاقه خانواده به دختر، به من خیلی علاقه‌مند بودند و من برای خانواده خیلی خاص بودم، بنابراین پس از قبولی در دانشگاه تبریز به دلیل وابستگی به خانواده دانشگاه نرفتم و در سن 20 سالگی ازدواج کردم و پس از ازدواج به درسم ادامه دادم و الان ترم آخر مهندسی IT هستم. با همسرم در سمنان آشنا شدم و با یک عشق کاملا رویایی ازدواج کردیم. خانواده همسرم هم فرهنگی بودند و هم اکنون دارای 2 فرزند دختر هستم.

 

داستان کامل تکان دهنده یک زن در عمق چاه +برنامه ماه عسل

وی در ادامه گفت: سال 1385 به دلیل محرومیت استان سمنان به شوهرم پیشنهاد تاسیس یک شهربازی را دادم، پس از طرح آن شهرداری اولین شهربازی اختصاصی کودک را ساختیم ولی چون درآمد حاصل از آن با هزینه‌هایمان یکی بود، مجبور به اخذ وام شدیم، به همین جهت به دلیل گرفتن وام، بدهکار شدیم.

عشق من به همسرم غیر عادی بود و گواه عشق خاص من به همسرم، خود او و مادرش است. همسرم هم من را دوست داشت ولی عشق من به او خاص بود.

علیخانی برای شرح اصل قصه‌ی مهمان از او پرسید چرا به فکر گنج افتادید؟ مهمان اینگونه بیان کرد: کارگر ما که حدود 2 سال نزدمان کار می‌کرد، به همسرم گفت گنجی در این منطقه است که من به دلیل ناتوانی مالی قادر به پیدا کردن آن نیستم ولی اگر شما به من کمک کنید، 2 میلیارد سهم شما خواهد شد.

من از ابتدا خبری از این پیشنهاد نداشتم و در ادامه کار متوجه شدم، و پس از اطلاع همچنان مایل نبودم و مخالفت می‌کردم ولی ته دلم علاقه‌مند به رسیدن به چنین پولی بودم. حدود 8 ماه گذشت ولی هیچ گنجی پیدا نشد تا اینکه آن فرد ادعای پیدا کردن آن گنج را کرد و دلیل پنهان کاری خود را هم متوجه نشدن کسی از این مسئله عنوان کرد و اینکه قصد دارد سهم ما را بدهد.

یک شرایط و زمانی را برای دادن سهم ما تعیین کرد. او 3 شرط گذاشت، اول اینکه حتما من با همسرم باشم، دوم اینکه با موتور برویم و سوم اینکه کسی از این ماجرا اطلاع پیدا نکند.

مهمان در ادامه اظهار داشت: چهارشنبه 23 مرداد سال 92 ساعت 6 با آن فرد قرار گذاشتیم و پس از ورود به آن منطقه بسیار ترسیدم و به همسرم گفتم برگردیم، اگر ما را اینجا بکشد هیچ کسی متوجه نمی‌شود ولی همسرم گفت: نفوس بد نزن.

آن فرد ما را کمی معطل کرد تا اینکه غروب شد. علیخانی با تعجب پرسید: اصلا به او شک نکردید؟ مهمان اینگونه پاسخ داد: آن فرد کارگر ما بود و حدود 2 سال با خود او و خانواده‌اش رفت و آمد داشتیم.

مهمان افزود: آن فرد به من گفت چون مانتوی شما رنگی است، اینجا بنشین تا کسی به ما شک نکند و بعد با همسرم رفتند ولی من صدای آن‌ها را می‌شنیدم که ناگهان صدای ترسناکی به گوشم رسید. به سمت آن‌ها دویدم ولی همسرم نبود. به او گفتم بهروز کجاست؟ گفت بهروز را کشتم، تو هم باید بپری توی چاه، من از اینکه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده روی زمین نشستم و خاک روی سرم می‌ریختم و یا حسین، یا حسین می‌گفتم که صدای همسرم بلند شد. به آن فرد گفتم با زندگی من و خودت بازی نکن، هر چیزی بخواهی به تو می‌دهم، تو برو من خودم آتش نشانی را صدا می‌زنم و بهروز را از چاه بیرون می آورم ولی او قبول نکرد، بعد چاقو کشید و من را درون چاه هل داد،‌ عمق چاه 25 متر بود، حدود ساعت 8 شب این اتفاق افتاد.

در این قسمت آیتمی از صحنه نجات این خانم توسط نیروهای هلال احمر پخش شد.

مهمان در ادامه این قصه بیان کرد: آن فرد موتور را هم داخل چاه می‌اندازد و می‌رود،‌ حدود 4 ساعت بی‌هوش بودم، پس از بیدار شدن همسرم کنارم بود و نور چراغ قوه موبایل را روی صورتم انداخته بود، ساعت 12 و نیم به بهروز گفتم نترس، ذکر یا الله بگو و او پس از چند بار تکرار ذکرهایی که می‌گفتم گفت خوابم می‌آید و دیگه هیچ وقت بیدار نشد.

اگر در شرایط عادی بهروز را از دست می‌دادم، شاید حدود 2 ماه بعد هم خود من می‌مردم، من بهروز را از فرزندانم هم بیشتر دوست داشتم، ولی تنها دو روز اول ناراحت بودم، چون با وجود درد‌های وحشتناکی که داشتم، فکر می‌کردم خودم هم می‌میرم.

علیخانی از مهمان پرسید کنار یک مرده نمی‌ترسیدید؟ که مهمان گفت: همسرم جزئی از وجود من بود، ترس معنا نداشت.

علیخانی در این میان از مهمان پرسید شما مذهبی بودید؟ مهمان اینگونه پاسخ داد: که در خانواده مذهبی به دنیا آمدم ولی در مشکلات اخیر زندگی‌ام هرچه توسل کردم، هیچ نتیجه ای نگرفتم، بنابراین خیلی سست شده بودم و به این رسیده‌ بودم پس توکل هیچ فایده‌ای ندارد ولی چهار چوب عقایدم مانند شب‌های قدر، ایام فاطمیه، ایام محرم را داشتم ولی مثلاً نمازم را سست می‌خواندم.

مهمان ادامه داد: پس از گذشت چند روز یعنی روز شنبه در چاه تازه متوجه وجود دو فرزندم شدم. از آن زمان توسل و توکل کردم، اول به حضرت علی (ع) متوسل شدم تا من را به خاطر فرزندانم نجات دهد. روز یکشنبه به حضرت محمد (ص) توکل کردم، خیلی گرسنه بودم. به یاد شعب ابی طالب سنگ به شکم بستم و گرسنگی ام تحلیل رفت. من در تمام مدت 24 ساعت روز ذکر می‌گفتم تا اینکه یک شنبه شب بریدم و گفتم چرا نجاتم ندادی، اصلا هستید؟ صدا من را می‌شنوید؟ یا اصلا نیستید؟ ناگهان ندای درونی به من گفت: یک عمر اشتباه کردی، به تمام اشتباهات ایمان بیار که البته من نمی‌خواهم آن موارد را ذکر کنم.

مهمان افزود: به یاد حدیث کساء افتادم و اینکه تمام پنج تن در این دنیا سختی کشیدند. شیعه یعنی پیرو، پس ما باید از آن‌ها درس بگیریم.

علیخانی در بین صحبت‌های مهمان گفت:در آن شرایط یک جنازه کنار شما بود و به این چیزها فکر می‌کردید؟ مهمان که از لفظ کلمه‌ی جنازه خوشش نیامده بود، با تذکر به علیخانی گفت: همسرم کنارم بود و علیخانی از مهمان بابت به کار بردن لفظ جنازه عذرخواهی کرد.

سپس مهمان تصریح کرد: روز دوشنبه نور امید در دلم جرقه زد و حدود 3 روز با ایمان  توسل کردم و اینکه خدایا تو دریا را برای موسی شکافتی، پس قادر به نجات من هم هستی. آن شب پهلو‌هایم خیلی درد می‌کرد و بسیار تشنه بودم و با شن خودم را خنک می‌کردم تا آن شب زنده ماندم.

مهمان برنامه با اشاره به اینکه تعریف او از همه چیز در دل آن چاه برای او تغییر کرد مفاهیمی مثل مرگ، زندگی، گرسنگی و عطش گفت: چهارشنبه صبح به حضرت علی اصغر، کوچکترین فرد خاندان امام حسین (ع) توسل کردم که فرزندانم را از نعمت مادر محروم نکن. 3 ساعت بعد صدای پا شنیدم و بعد ساعت 10 صبح من را پیدا کردند.

وی افزود: آزمایش در زندگی یک فرد تنها مخصوص خود آن فرد نیست، بلکه برای تمام افراد است. من سال گذشته برنامه شما را می‌دیدم که شما در برنامه این جمله را گفتید که شاید سال بعد شما مهمان برنامه ماه عسل ما باشید، بعد من با خودم گفتم برای من که چنین اتفاقی نمی‌افتد!

مهمان در پاسخ علیخانی که چه چیزی شما را از دل چاه نجات داد؟ تصریح کرد: لطف و عنایت اهل بیت و معجزه من را نجات داد. همه‌ی ما در چاه زندگی هستیم، ولی من از چاه آدم بیرون آمدم. خدا از طریق یک بچه‌ی 6 ماهه قدرت و عنایتش را به من نشان داد، این‌ها دلیل کمی نیست که من از این به بعد ایمان نیاورم.

علیخانی به دلیل نصفه ماندن قصه‌ی مهمان و همچنین هزاران سوال در ذهن مخاطب به بینندگان قول داد تا حتما فردا خود به طور کامل باقی قصه‌ی مهمان را برای مخاطبان بازگو کند.

علیخانی پس از خروج از صحنه‌ی ماه عسل اظهار داشت: در این شب‌ها شاید گنج همان رنج مردی باشد که در چاه درد و دل می‌کند و آن چاه به آسمان وصل است


  
سوژه جنجالی دو روز گذشته "ماه عسل" در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان با حضور دوباره‌ی مهمان رمزگشایی شد.
شب گذشته در بیست و سومین رو از ماه مبارک رمضان ویژه برنامه "ماه عسل" با ادامه قصه‌ی روز قبل خود مهمان دل‌های عرفانی مخاطبان در این شب‌های قدر شد.
 
"احسان علیخانی" با سلام به روی ماه هموطنان و دوستان عزیز و گرانقدر، و همچنین مخاطبان اصیل و همیشگی ماه عسل، برنامه را آغاز کرد.

سوژه‌جنجالی 

پس از پخش تیتراژ آغازین، علیخانی گفت: بنا به تقاضاهای زیاد مخاطبین و نیمه ماندن قصه‌ی مهمان شب گذشته، امروز مجددا از "ژیلا اعلایی" برای حضور در برنامه دعوت به عمل آوردیم.
 
ژیلا اعلایی بعد از زهرا حسینی، مهمان ماه عسل 87 دومین مهمانی است که دوباره در تاریخ ماه عسل در برنامه حضور پیدا می‌کند.

علیخانی در ادامه رو به مخاطبان اظهار داشت: من شب گذشته به حساسیت و وسواس شما مخاطبان نسبت به ماجرا‌ها و روایت های ماه عسل ایمان آوردم، به قدری سوالات دقیق و ظریفی از سوی ما مطرح شد که این سوالات به ذهن کسی هم خطور نمی‌کرد.
 

علیخانی رو به ژیلا اعلایی، از تغییر جنس آرزوهایش از شب‌های قدر سال گذشته تا امسال پرسید و مهمان پاسخ داد: سال گذشته بعد از سلامتی، دعایم برای حل مسائل مادی زندگی‌ام بود، ولی امسال فقط خداوند را بابت دیدن دوباره‌ی شب‌های قدر شکر کردم.
 
علیخانی در این بیت عنوان کرد: قصه‌ی شما به قدری مورد استقبال قرار گرفته که از شب گذشته 6 کارگردان برای ساخت فیلم زندگی شما با من تماس گرفتند.
 
علیخانی درباره‌ی دلیل و انگیزه آن فرد برای طرح نقشه‌ی گنج پرسید و مهمان گفت: آن فرد به ما اعتماد داشت و تصورش بر این بود که ما از لحاظ مالی او را تامین خواهیم کرد. همسر من در طی این مدت مدام بابت خریداری دستگاه گنج یاب به او پول می‌داد ولی در ماه‌های اخیر همسرم به او فشار می‌آورد که اگر از گنج خبری نیست، باید پول‌های من را پس دهی و او هم شاید بابت این فشار‌ها خواسته تا هر دوی ما را از سر راه بردارد. البته این تصورات ذهنی من است و هنوز پرونده‌ی این ماجرا باز است و انگیزه‌ی جنایت هولناک مشخص نیست.

 
مهمان در خصوص سوال‌های مخاطبان بابت خونسردی خود در روز گذشته بیان کرد: حدود 10 ماه از فوت همسرم می‌گذرد و هنوز فرزندان من اشک‌هایم را ندیدند، چرا که هرگز نگذاشته‌ام آن‌ها اشک‌هایم را ببینند.
 
من در 4 ماه اول به قدری از لحاظ وضعیت جسمانی و روحی دچار مشکل بودم که هفته‌ای دو روز بابت مشاوره به تهران می‌آمدم تا به حالت نرمال رسیدم. الان هم با قرص آرام بخش شب‌های به خواب می‌روم تا به مسائل درون چاه فکر نکنم و به روند عادی زندگی برگردم و فرزندانم را به ثمر برسانم، منتها از شب گذشته با حضور در برنامه شما، شرایط روحی بدی پیدا کردم. علیخانی از این حرف مهمان ناراحت شد و افزود: پس چرا به برنامه ماه عسل آمدید؟ ژیلا اعلایی عنوان کرد: یکی از دوستانم به من گفت خداوند به تو عنایت کرده، تو باید این تکلیف را ادا کنی.
 
وی ادامه داد: وقتی همسرم کنار من مرد، تمام سعی‌‌ام بر این بود تا همسرم را زنده نگه دارم، تمام پهلو‌های بهروز را من منگوش گرفتم تا او واکنش نشان دهد، کوله پشتی که با خود برده بودیم برای گرم نگه داشتن بهروز روی او انداختم، دستانم روی پهلوی بهروز بود تا سرد شد.
 
وی در ادامه عنوان کرد: موتور به دلیل سنگینی روی ما نیفتاده بود ته چاه بسیار نرم و بدن من در دو روز اول بی حس بود. ار روز شنبه حشره‌ها روی من راه می‌رفتند و من تنها از ترس خاک پرتاب می‌کردم.
 
علیخانی از مهمان پرسید در ته چاه به این فکر کردی که چرا باید درون چاه بیافتید؟ مهمان پاسخ داد: بله فکر کردم و دلیل آن را طمع و قانع نبودن به روند زندگی خود یافتم.
 

وی تصریح کرد: هوا ابری بود ولی باران نیامد، آن شب تا صبح کافر شدم و اینکه حتما خدا نیست، چرا که حداقل باران می‌‌بارید ولی بعد به این نتیجه رسیدم که با اعتقادات 34 سال زندگی‌ام بمیرم، تا اینکه روز دوشنبه بسیار تشنه و گرسنه شده بودم و تمام دستانم را حشرات خورده بودند و شرایط سخت مرا به فکر خودکشی انداخت، چراغ شیشه موتور را روی رگ دستم کشیدم و تا 2 ساعت درگیر خودکشی بودم ولی بعد به ف کر فرزندانم افتادم و منصرف شدم.
 
وی افزود: در درون چاه فقط من، یک دنیا بدبختی و نا امیدی وجود داشت و کسی جز خدا برای متوسل شدن وجود نداشت، بنابراین آرام شدم.
 
صبح روز بعد از تشنگی زبانم مثل یک چوب به بیرون آمده بود و از خدا خواستم تا نگذارد شیعه‌ی علی مثل سگ بمیرد. بنابرین اسپری را از داخل کیفم با زحمت بیرون آوردم و روی رگ‌ها و چشمانم زدم بعد با اشک چشمانم زبانم را خیس کردم و زبانم را داخل دهانم بردم، بعد از آن سجده شکر به جا آوردم و امید به قدرت خدا من را نجات داد.
 

ژیلا اعلایی، در ادامه ماجرا اظهار داشت: همسرم بهروز موقع رفتن تمام جزئیات گنج و همچنین نام و شماره تلفن کارگرمان را در یک نامه می‌نویسد و داخل گاو صندوق مغازه می‌گذارد و به دوستش می‌‌‌گوید اگر تا ساعت 8 امشب برنگشتیم، آن نامه داخل گاو صندوق را تحویل پلیس آگاهی بده که بعد از اینکه ما برنمی‌گردیم، دوست همسرم ساعت 8 شب نامه را به خانواده‌ام و پلیس آگاهی می‌دهد و تجسس شروع می‌شود. بعد از یک هفته آن کارگر اعتراف می‌کند و خودش آدرس چاه را به ماموران می‌دهد.
 
ژیلا اعلایی در پایان خاطرنشان کرد: من در چاه غفلت خودم افتاده بودم و لطف خدا شامل حالم شد.
 
علیخانی پس از خروج از قاب "ماه عسل" عنوان کرد: امشب خدا را به یأس و ناامیدی دل حضرت ابوالفضل عباس (ع) تا ما را نا امید نکند. این قسم آسمان را می‌لرزاند. ماهتون عسل.

منبع: باشگاه خبرنگاران


  
تصور کنید که در یک اتوبان در حال رانندگی هستید و می خواهید وارد فرعی شوید. پدال ترمز را فشار می دهید و ناگهان متوجه می شوید ترمز ندارید! با خود تصور می کنید که با سرعت 100 کیلومتر برساعت به گارد ریل بزنید و داخل رودخانه شیرجه بزنید یا به هر نحوی به جایی بکوبید و اتومبیل را متوقف کنید. این سناریو چندان بعید نیست.
صبحانه: واقعیت این است که یکی از اتفاقات وحشتناک در هنگام رانندگی، بریدن ترمز است. بیایید یاد بگیریم در این شرایط چه کاری از دست ما ساخته است:
 
راهکارهای پیشنهادی:
 
1. عصبانی نشوید. از حرکت زیادی خودداری کنید. حرکت زیادی باعث می شود که شرایط را برای خود خطرناک تر سازید. پس زیاد مانور ندهید و سعی کنید حرکات کمی داشته باشید. کنترل اعصاب و جسمتان را در دست داشته باشید.
 
2. پدال گاز را رها کنید و اگر کروزکنترل دارید، حتماً مطمئن شوید آن را خاموش کرده اید.
 
3. بررسی رفتار پدال ترمز:
 
اگر پدال ترمز نرم است، ممکن است که روغن ترمز کم کرده اید یا سیلندر اصلی آن خراب شده باشد. در این حالت شاید بتوانید با چندبار فشار دادن ترمز، کنترل وسیله را بدست آورید. اگر پدال ترمز سفت است، سریعاً بررسی کنید که چیزی(مثل بطری آب) در زیر پدال گیر نکرده باشد. سعی کنید از پای خود و یا دیگر مسافران برای چک کردن این مورد استفاده کنید. از جاده چشم بر ندارید.
 
4. پدال ترمز را فشار دهید: پدال ترمز را چندین بار پشت سرهم فشار دهید تا مقدار فشار لازم برای توقف اتومبیل را فراهم آورید. این کار ممکن است مدتی طول بکشد. حتی اگر سیستم ترمز اتومبیل شما از نوع ABS باشد، باز هم این کار را انجام دهید. چرا که ترمز ABS تنها زمانی فعال می شود که به شدت ترمز بگیرید. به هر حال به شدت و تا آخرین حد چندین بار پدال ترمز را فشار دهید.
 
5. معکوس بکشید: به دنده پایین تر شیفت کنید. اگر اتومبیل شما اتومات است، آن را در حالت دستی قرار داده و دنده را 1 یا 2 کنید. اگر اتومبیل شما دنده دستی است، سعی کنید کم کم دنده را کم کنید. یعنی اول دنده را 3 و پس از کمی حرکت و کم شدن سرعت، دنده را 2 کنید. دقت کنید که بطور ناگهانی به دنده پایین (1 و 2) شیفت نکنید چون ممکن است کنترل اتومبیل را از دست بدهید.
 
6. از ترمز دستی استفاده کنید: سعی کنید ترمز دستی را کم کم بکشید و سرعت اتومبیل را کاهش دهید. البته در نوع اتوماتیک، باید پدال ترمز اضطراری را کم کم فشار دهید. دقت کنید که به ناگهان ترمز دستی را تا انتها نکشید. زیرا چرخ های عقب اتومبیل قفل می کند و ممکن است کنترل اتومبیل را از دست بدهید. اگر احساس کردید که چرخ های عقب قفل شده و صدا می دهد، کمی ترمز دستی را رها کنید تا چرخ ها حرکت کند؛ سپس در همین نقطه ترمز دستی را نگه دارید تا به کاهش سرعت اتومبیل شما کمک کند و شما هم کنترل مناسبی روی وسیله نقلیه داشته باشید.
 
7. چشمان خود را به جاده بدوزید: به چیزهایی که در جلوی شماست، نگاه کنید. از ترافیک سنگین و موانع خطرناک دوری کنید
 
8. به دیگر راننده ها هشدار دهید: چراغ های خطر(فلاشرها) اتومبیل را روشن کنید. بوق بزنید و چراغ بزنید و به دیگر رانندگان اطلاع دهید که در چه وضعیتی هستید. چون آنها ممکن است متوجه وضعیت شما نشوند. شیشه ها را پایین داده و با سر و صدا به عابران پیاده و دیگر رانندگان در صورت لزوم هشدار دهید. هرچند که با پایین دادن شیشه ها، اصطکاک هوا نیز به توقف اتومبیل شما کمک می کند.
 
9. از اصطکاک جاده استفاده کنید: اگر جاده پیش روی شما، دارای حاشیه است(مثل هاشیه های این شکلی |||||||| )، بر روی آنها حرکت کنید و فرمان را کمی به چپ و راست جابجا کنید تا در اثر اصطکاک سرعت شما کم شود. کار دیگری که می توانید انجام دهید، تغییر لاین از سمت چپ جاده به سمت راست و بالعکس می باشد تا سرعت شما در اثر اصطکاک کاهش یابد. البته این کار در سرعت بالا ممکن است باعث واژگونی اتومبیل شود. پس دقت کنید.
 
10. از موانع محیطی استفاده کنید: اگر هیچکدام از روش های بالا موثر واقع نشد، و یا اگر مجبور بودید به سرعت توقف کنید، باید از موانع طبیعی بهره بگیرید. این کار به هیچ عنوان راه حل مناسبی نیست و کنترل اتومبیل را به شدت کاهش می دهد. اما اگر مجبور هستید، به عنوان آخرین راه حل از آن استفاده کنید:
 
الف: استفاده از عوارض زمین: به دنبال پستی و بلندی های جاده باشید. سرعت گیرها، دست اندازها، حاشیه های جاده همه می تواند در کاهش سرعت موثر باشد. اگر این موارد موثر واقع نشد، سعی کنید معکوس بکشید و با ترمز دستی سرعت را کاهش دهید.
 
ب: استفاده از کیسه های سیمان یا بشکه های آب: در برخی مواقع این نوع بازدارنده ها در جاده وجود دارند. تلاش کنید تا لاستیک اتومبیل را از بغل به آنها تماس دهید تا سرعت شما کاهش یابد. دقت کنید که با سر یا بدنه به آن برخورد نکنید. چرا که باعث رسیدن آسیب به اتومبیل و خود شما می شود. تا حد امکان لاستیک را با آنها تماس دهید.
 
11. تماس با موانع کوچک مثل درختچه ها: موانعی همچون بوته ها و درختچه های کوچکتر از 1 متر می تواند اتومبیل شما را متوقف سازند. همواره باید درختچه ها و بوته های کوچک را انتخاب کنید زیرا اگر طول آنها بزرگتر از 1 متر باشد و یا خیلی محکم و استوار باشند، ممکن است با خطر مرگ مواجه شوید.
 
راهکارهایی اظطراری:
 
1. برخورد با پشت اتومبیل های دیگر:
 
اگرچه به عنوان اولین راه حل پیشنهاد نمی شود، اما برخورد به پشت دیگر اتومبیل های جاده، سرعت شما را کاهش می دهد. در این حالت اتومبیلی را انتخاب کنید که هم سرعت با شماست و از استحکام خوبی برخوردار است( البته ضربه زدن به اتومبیل هایی با سرعت کمتر، باعث توقف اتومبیل و کاهش سرعت شدید شما می شود). قبل از برخورد با بوق زدن آنها را متوجه خطر سازید. ضربه را به طور مستقیم وارد کنید و از زدن ضربه های کشیدنی و ظریف خودداری کنید. چرا که اگر از گوشه ضربه بزنید، باعث منحرف شدن هر دو اتومبیل از مسیر شده و وضعیت خطرناکی را خلق می کنید. تا جایی که می توانید سرعت شما باید آهسته باشد. شاید کیسه هوای اتومبیل شما خاموش باشد!
 
2. یافتن مکانی مناسب برای ساییدن یا تصادف: جاده را بررسی کنید تا یک نقطه ایمن برای سایش پیدا کنید. اگر قادر نیستید تا اتومبیل خود را بطور کامل متوقف سازید، بدنبال یک محیط باز باشید؛ جایی که بتوانید بدون برخورد با چیزی به حرکت ادامه دهید.
 
3. اگر تمام گزینه های ذکر شده در بالا موثر واقع نشد، بدنبال چیزی برای تصادف باشید. بهترین چیز پیدا کردن یک برآمدگی پرپشت است که با ساییدن به آن سرعت اتومبیل را تا نصف کاهش دهید. اگر این برآمدگی را پیدا نکردید، دنبال علف های پرپشت باشید و در طول آنها رانندگی کنید تا سرعت شما کاهش یابد.
 
4. اگر هیچکدام از این موارد پیدا نشد، به خاکی بکشید. هرچند که جاده خاکی(شنی یا ماسه ای) ناپایدار است و سرعت شما را به شدت کاهش می دهد. پس مراقب باشید.
 
اگر به دنبال یک محیط ایمن می گردید، جدول ها را انتخاب کنید اما به چند نکته توجه داشته باشید:
 
جدول کم عمق را انتخاب کنید که پس از برخورد با آن دوباره به ترافیک باز نگردید
 
فرمان را سفت بگیرید زیرا در اثر برخورد، کنترل اتومبیل از دست شما خارج می شود
 
توصیه ها:
 
1. تنها با تعویض لنت های ترمز در زمان مناسب و همچنین بازدید دوره ای سطح روغن ترمز، می توانید از بسیاری از این موارد دوری کنید. در واقع بهترین راه حل، بازدید به موقع سیستم کنترل و اهمیت دادن به تغییرات آن است.
 
2. ترمز گرفتن در سرازیری: اگر در سرازیری حرکت می کنید، از گرفتن ترمز بیش از حد خودداری کنید. زیرا لنت های ترمز بیش از حد داغ می شود و سیستم ترمز از دست می رود. لذا اگر نیاز به ترمز دارید، کمی ترمز کنید، معکوس بکشید و ترمز را رها کنید؛ بعد از آنکه کمی جلوتر رفتید دوباره ترمز بگیرید و سرعت را کم کنید. هیچ وقت بصورت پیوسته ترمز را نگه ندارید. در سرازیری از معکوس کشیدن و ترمز دستی بیشتر استفاده کنید.
 
3. اگر موتور اتومبیل در ترمز گیری به شما کمک نکرد و همچنان با همان سرعت به حرکت ادامه داد، اتومبیل را به مسیری رهنمایی کنید که موتور دود کند. دنده را هم خلاص کنید. هرچند این کار باعث آسیب رسیدن به موتور می شود، اما شما مشکل بزرگتری دارید.
 
4. بسیاری از مشکلات سیستم ترمز در اثر گیر کردن چیزی در زیر پدال ها اتفاق میفتد. بطری های آب معدنی، اسباب بازی، لیوان و … . همیشه اتومبیل خود را تمیز نگاه دارید. از ریختن و قرار دادن وسایل بخصوص نزدیک به صندلی راننده اجتناب کنید. همیشه جایی برای قرار دادن وسایل مورد نیاز خود در نظر بگیرید. همانند سبدهای مخصوص نگهداری لیوان و بطری آب و تلفن همراه.
 
5. در هنگام حرکت هرگز اتومبیل های دنده اتومات را در وضعیت (P) یعنی "پارک” قرار ندهید. این کار باعث قفل شدن خودکار فرمان می شود و دیگر قاد به کنترل وسیله نقلیه نخواهید بود.
 
6. چراغ ترمز عقب علاوه بر نشان دادن اینکه شما در حال ترمز گرفتن هستید، نکته های دیگری را بازگو می کند. قبل از شروع به رانندگی حتماً این چراغ ها را کنترل کنید. اگر با گرفتن ترمز روشن می شوند، سیستم ترمز مشکلی نخواهد داشت. البته دقت کنید که اگر مجبور هستید به شدت ترمز را بگیرید تا این چراغ ها روشن شوند، نصف قدرت سیستم ترمز شما از دست رفته است. احتمالاً یا لنت های ترمز سایییده شده و یا روغن ترمز کم شده است. نکته بعدی در خصوص چراغ های ترمز این است که اگر در حین رانندگی به طور خودکار روشن شدند، نشان از وجود نقص در سیستم ترمز است. بنابراین کار عاقلانه، توقف اتومبیل در کم ترین زمان ممکن و در مکانی ایمن است.
 
7. لنت ترمز خیس، قدرت ترمز گیری را به شدت کاهش می دهد. بنابراین در روزهای بارانی یا رد شدن از مکان های خیس، بهترین کار روشن کردن چراغ های عقب، حرکت با دنده سنگین و گرفتن ترمز کم می باشد. وقتی از منطقه خیس خارج شدید( و یا باران بند آمد) جهت خشک کردن لنت ها، کافی است تا کمی ترمز را فشار دهید( پدال را تا ته فشار ندهید. فقط کمی که آن را تا نزدیک نقطه ترمز گرفتن فشار دهید). این عمل را جند بار تکرار کنید و پدال را رها کنید تا لنت ها خشک شوند.
 
هشدارها:
 
1. معکوس کشیدن نامناسب باعث صدمه زدن به موتور می شود. بخصوص اگر دنده عقب را جا بزنید. شما کاری را که لازم است باید انجام دهید؛ نه هر کاری را.
 
2. هنگامیکه موفق به توقف اتومبیل شدید، تا زمانیکه مطمئن نشده اید که مشکل حل شده، به هیچ وجه دوباره شروع به حرکت نکنید.
 
3. هرگز در هنگام رانندگی و ترمز گرفتن، اتومبیل را خاموش نکنید چرا که سیستم هیدرولیک و ترمز به موتور وابسته هستند. اگر اتومبیل را خاموش کنید، سیستم هیدرولیک قدرت پمپینگ ترمز را سه برابر افزایش می دهد. بنابراین در شرایط اظطرار، فقط سوئیچ را در حالت دوم(چرخش مرحله دوم سوئیچ) قرار دهید. بدین ترتیب سیستم تعلیق قفل نخواهد شد.

  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :1
کل بازدید : 706322
کل یاداشته ها : 160


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ